با سلام حضور همراهان و کاربران عزیز سایت “پی اس دی فروشی”، امروز در خدمت شما هستم با ارائه یک مطلب کاربردی تحت عنوان “تفاوت عکاسی تبلیغاتی و عکاسی صنعتی”… لطفا با من همراه باشید
عکس به عنوان یک عنصر اساسی و مهم در طراحی گرافیک به شمار می رود. در محاورات روزمره و مکالمات افراد غیر حرفه ای، از عکاسی حرفه ای تبلیغات به عنوان عکاسی صنعتی نام برده می شود. در واقع منظور تهیه عکس از محصولاتی است که در صنایع تولید می شود یا عکسی که از خطوط تولید صنایع تهیه می شود.
عکاسی از هر موضوعی که با فعالیت های شرکتی تولیدی یا خدماتی در ارتباط باشد، در حیطه عکاسی صنعتی قرار می گیرد. پس میدان عمل عکاسی صنعتی ، بسیار وسیع است؛ زیرا تنوع محصول و خدماتی که می تواند در کشور سازنده مصرف و یا به دیگر کشورهای جهان صادر شود، نیز مطرح خواهد شد. عکاسی صنعتی در برگیرنده تمام کارهایی است که به تولیدکننده کمک می کند تا محصولاتش را تبلیغ کند و بفروشد. وظیفه عکاسی صنعتی هم این است که موضوع از جلوه و نمای بهتری نسبت به موضوع های مشابه برخوردار باشد. عکاسی صنعتی به طور خلاصه مرکز توجهش صنعت است.
برای تفهیم این موضوع ابتدا به توضیح هرکدام در بخشی جداگانه می پردازم.
عکاسی صنعتی به شاخه ای از عکاسی گفته می شود که وظیفه آن به نمایش گذاردن دقیق و کامل و باکیفیت محصول یا Product می باشد ٬ در این شاخه از عکاسی ،عکاس با استفاده از تجهیزات مناسب و انتخاب نورهای دقیق و کامل تلاش می کند تا حد امکان تصوری با کیفیت و دقیق از کالا ثبت کند که در آن تمامی خصوصیات ظاهری کالا به نمایش گذارده شود.
در این میان بعضی از عکاسان صنعتی سعی می کنند با طراحی دکورهای ساده منطبق با کاربردهای کالای مورد عکاسی کمی جنبه کاربردی تر به عکس داده و عکس را از آن سادگی آزاردهنده عموم عکسهای صنعتی نجات دهد، که بعضاً بسیار سودمند واقع می شود و جذابیت بصری عکس را دو چندان می کند و گاه با اکمی اغراق و بی تجربگی دکور بر سوژه غلبه می کند و خود را در عکس بیشتر به رخ می کشد، که این امر به تجربه یک عکاس صنعتی بر می گردد که تا چه میزان و چگونه دکور پس زمینه را تهیه و اجرا کند که به جذابیت کالا کمک کند ضمن اینکه خود دکور در حاشیه قرار داشته باشد .
عکاسی به عنوان صنعت یعنی نوعی از عکاسی که انسان و تفکر و اندیشه اش هیچ گونه دخل وتصرفی در آن ندارد یا اگر دارد این اندیشه و تفکر صرفا جهت سامان دادن به عکس بر اساس اسلوب و روش های آزموده شده است و بدین منظور که عکس به جهت تکنیک مشکلی نداشته باشد. نوردهی یا نورپردازی درست باشد کادربندی بر اساس معیارهای شناخته شده صحیح باشد و از این قبیل…
عکاسی صنعتی به معنیِ ثبت عکس از محصولات و خدماتِ یک شخص یا ارگان میباشد که بدون اغراق یا تغییری در اصلِ سوژه ثبت میشود. عکاسی تبلیغاتی یک قسم دیگر از عکاسی است که بسیار جذاب به شمار می آید و همانطور که از اسم این قسمت اشکار است برای تبلیغات استفاده می شود تا بتواند ببیننده و مخاطب را به سمت محصول مورد نظر سوق دهد و باعث فروش بیشتر آن محصول شود.عکاسی تبلیغاتی در جاهای مختلفی از جمله کاتالوگ ها، بروشورها و… استفاده می شوند و اهداف آنها معرفی محصول به روش جذب بیننده است. یعنی بیننده بعد از دیدن تبلیغ به نوعی به سمت آن سوق پیدا کند و برای تهیه آن رغبت داشته باشد.
عکاسی صنعتی هدفی را دنبال می کند که میل به برقراری ارتباط است. چه بسا که موثرترین عکسهای صنعتی ، عکسهایی ساده و سرراست بوده اند که از تمهیدات عکاسی، فنون غیرمتعارف و جلوه های ویژه در آنها خبری نبوده یا بسیار کم از آنها استفاده شده است ؛ اما گفتنی است که در بعضی مواقع ، همان تمهیدات جزیی سبب شده است که آن عکسها یک سر و گردن از دیگر عکسها برجسته تر باشند. عکسهای صنعتی خوب ، آنهایی هستند که می توانند ارتباط برقرار کنند؛ آنهایی که به اصطلاح با بیننده حرف می زنند. همان عکسهایی که توجه ما را جلب می کنند و در رقابت پیروز می شوند. عکاس حرفه ای صنعتی هرگز این عامل کلیدی را از نظر دور نمی دارد.
به بیان ساده تر عکاس صنعتی وظیفه اش این است که نمای کاملی را از کالا برداشت کرده و جهت ارائه به مشتری یا کارفرما ارائه کند، در این شاخه همانگونه که بیان شد هدف تنها یک چیز است: نمایش کامل و واضح کالا از زوایای مختلف و زیبا .
در این گونه عکاسی، عکاس صنعتگری است که می تواند دقیق و زیبا عکاسی کند و بسیاری از ذوق ها این گونه عکس ها را می پسندند و از دیدن آن ها لذت می برند.
برای این گونه عکس ها متخصصان هر رشته تا حدود زیادی می توانند تعاریف یک عکس خوب را بیان کنند، اما آن جا که عکاسی به عنوان هنر مطرح می شود تعریف دقیق دادن از عکس خوب اگر ناممکن نباشد کار دشواری است. آن جا که عکاسی را هم تراز شعر ناب می شناسیم همان قدر که تعریف دادن از شعر مشکل است عکاسی را هم نمی توان توضیح داد.
خود شما نیز میتوانید با یادگیری اصول اولیه نورپردازی، با استفاده از دو چراغ مطالعه و یک مقوا عکس صنعتی بگیرید. مسلماً طبیعی است که در ابتدا کیفیت تصاویر شما را مایوس کند ولی برای شروع خوب است. حال به توضیح مختصری درباره برخی ملزومات و دانش و اصول عکاسی صنعتی میپردازیم.
برای دستیابی به بهترین نتایج نورپردازی لازم است درک درستی از نوردهی و چگونگی چینش نورها داشته باشید. بایستی بتوانید میزان نور را با دقت اندازه گیری کنید و از نور موجود در محیط نیز استفاده کنید. این مسئله در اصول عکاسی صنعتی بسیار مهم است، چون گاهی با نور محیطیای مواجه خواهید شد که اکثر اوقات کنتراست متفاوتی ایجاد میکند، طوری که از حسگر تصویر دیجیتال یا فیلم تجاوز میکند. به طور کل ما توانایی زیادی در کنترل نور محیطی نداریم و بایستی با دانش خود را با آن وفق دهیم.
پیش از شروع عکاسی از محیط دیدن کنید و از مدیر یا مسئول محیط عکاسی بخواهید که اجازهی بازدید از آن جا را بدهد تا با سوژه و محیط اطرافش آشنا شوید. درخواست کنید که محصولات و یا ماشینآلات تمیز باشند. در صورت لزوم همچنین درخواست کنید که رنگآمیزی یا دیگر تغییرات قبل از روز عکاسی صورت گیرد. وقت شما ارزشمند است و نباید منتظر این قبیل امور بمانید.
این موضوع مفید است که با استفاده از دوربین دیجیتال (مثلا موبایل خود) چند عکس از قبل بیندازید تا نمونهها و پیشنمایشهایی برای خود داشته باشید. گرفتن تصاویر پیش نمایش از محیط به شما کمک میکند تا موارد موردنیاز آمادهسازی سوژه و/یا محیط را معین کنید. عکاسی دوباره از صحنههای صنعتی هزینهبر بوده و در تولید محصولات اختلال ایجاد میکند، بنابراین بهتر است همان دفعهی اول عکاسی را به درستی انجام دهید. اگر نیاز است اشخاصی در تصویر باشند، از آنها درخواست کنید که موارد ایمنی (استفاده از لباس کار و تجهیزات ایمنی) را رعایت کنند، اما اگر لباس کاری وجود ندارد (اگر مدیران در تصویر باشند)، از آنها درخواست کنید که کت و شلوار و کلاه ایمنی بپوشند.
برای چنین عکسهایی سه پایه جزو مهمترین و بی جایگزین ترین تجهیزات عکاسی صنعتی است. اگر سه پایه ندارید، که البته باید داشته باشید، مطمئن شوید که دوربین را جایی قرار میدهید که تکان نمیخورد و دوربین به لرزش نیافتد. این موضوع از این جهت مهم است که اکثر ماشین آلات به صورت خطی صاف کار میکنند، بنابراین حتی کمترین کج شدن کادر دوربین میتواند باعث غیر طبیعی شدن عکس و ماشینها شود. از طرف دیگر اگر نیاز به استفاده از سرعت شاتر پایین باشد، هیچ کارفرمایی از شما عکس های تار نخواهد پذیرفت.
اگر باید از نمای خارجی ساختمان عکس بگیرید، میتوانید از نور طبیعیای که بر روی ساختمان یا کارخانهی صنعتی تابیده شده استفاده کنید. بهترین زمان برای عکاسی در این حالت، هنگام غروب است. از غروب و طلوع به عنوان ساعت طلایی یاد میشود چرا که استفاده از نور نرم و ملایم و حالت کنتراست بالا اغلب برای تصاویر صنعتی نتایج خوبی را رقم میزند.
دو مثال برای این نوع عکاسی یعنی جایی که عکاسی صرفا صنعت است و حتی چشم انسان هم برای انتخاب لحظه عکاسی دخیل نیست :
تلفیق عکاسی صنعتی و تبلیغاتی میتواند یک عکس حرفه ای را بوجود آورد .چون هر کدام به نوعی مکمل دیگری هستند.امروزه کارخانه ها و شرکت های مختلف برای دیده شدن و ماندن در رقابت تبلیغاتی از عکاسی صنعتی تبلیغاتی استفاده می کنند تا بیشتر دیده شوند و بیننده را توسط عکس تحت تاثیر محصول خود قرار دهند.یکی دیگر از عوامل موثر در عکاسی صنعتی تبلیغاتی رنگ ها هستند رنگ ها میتوانند نقش مهمی در عکاسی صنعتی تبلیغاتی داشته باشند
حال به بررسی عکاسی تبلیغاتی می پردازیم که البته با عکاسی صنعتی رابطه پیوسته و ناگسستنی دارد.
همانطور که از نام این قسم از عکاسی پیداست، عکاسی تبلیغاتی به معنی عکسهایی است که با اهداف تبلیغاتی گرفته میشوند. عکسهای تبلیغاتی در مکانهای زیادی مانند بروشورهای تبلیغاتی، بنرهای شهری، منو غذا و … فضاهای مشابهی که نیاز به تقویت متن وجود دارد، استفاده میشوند.
عکاسی تبلیغاتی برای معرفی و فروش یک محصول به کار میرود و روشهای زیادی برای استفاده بهینه از عکسهای گرفته شده در انواع تبلیغات وجود دارد. همچنین عکاسی تبلیغاتی زمینه گستردهای برای فعالیت است که امکان فعالیت در آن برای عکاسان سنتی و مدرن وجود دارد.
در عکاسی تبیلغاتی داشتن ایده و خلاقیت بسیار مهم است چون عکاس به طور مستقیم میخواهد از طریق عکس روی مخاطب و بیننده تاثیر بگذارد تا آن را به سمت محصول سوق دهد پس باید ایده و سناریویی خوب برای هر محصول تعیین کرد تا ببیننده جذب آن شود.
معمولا عکاسی تبیلغاتی برای بالا بردن فروش محصولات استفاده می شود و بسیار در فروش محصولات تاثیر دارد. یعنی شما به طور مستقیم از کارخانه به ذهن بیننده راه پیدا می کنید تا ذهن آن مشتری را تحت تاثیر خود قرار دهید
از آنجا که معمولاً شامل عکاسی از سوژههایی میشود که قرار دادنشان در کادر دشوار است این سبک چالش برانگیز است. ترکیب بندی و انتخاب زاویه ها در اصول عکاسی صنعتی چیزی نیست که انسان به طور غریزی بر آن مسلط باشد و نیاز به دانش و تجربه دارد. این عکسها معمولاً از محصولات، مواد غذایی، تجهیزات، ماشینآلات، پرسنل و یا دکوراسیون شرکت گرفته میشوند. این عکسها ممکن است به خودی خود خیلی چشمنواز نباشند، بنابراین لازم است که نوعی جذابیت بصری به آن اضافه گردد.
عکاسی صنعتی تبلیغاتی یکی از خدماتی ترین رشتههای عکاسی است. در این رشته نه تنها باید حداکثر تسلط به تئوری و تکنیک را داشته باشیم بلکه به بسیاری از وسائل، علاوه بر دوربین احتیاج پیدا خواهیم کرد، از فونهای رنگی تا میزهای مخصوص کار از وسائل جنبی نورپردازیهای پیچیده تا سه پایه و پانتوگرافهای بزرگ و از همه مهمتر استودیوهای عظیم و مملو از وسائل نورپردازی فقط بدرد عکسبرداریهای صنعتی- تبلیغاتی میخورند.
هر گونه عکسی که در خدمت معرفی، تبلیغ و یا فروش تولیدات یا کالائی باشد، عکاسی صنعتی- تبلیغاتی بحساب میاید. یکایک مواد غذائیها، انواع وسائل زندگی، هر نوع مبلمان و ماشین چه با حضور انسان چه بدون مدل در زمره عکس تبلیغاتی است. خطوط تولید، کارخانههای صنعتی و فنی در مراحل و زوایای مختلف عکاسی صنعتی محسوب میشوند. معمولاً این نوع عکاسی یک سفارش دهنده نیز دارد: صاحبان صنایع، ارگانهای دولتی، بخشهای اقتصادی و بازرگانی، روابط عمومیها و سازمانهای تبلیغاتی و در ضمن گرافیستها و طراحان صنعتی- هنری، همه و همه سفارش دهنده و محتاجان و علاقمندان عکاسی صنعتی_تبلیغاتی هستند.
عکسهای تبلیغاتی از محصول یا خط تولید آن، میتواند بر طراحی محصول ( مانند براقی یک کتری یا عمق بافت یک فرش) و یا بر نحوه استفاده از محصول ( مانند عملکرد بالای iPhone ) متمرکز شوند.
عکاسی تبلیغاتی از یک محصول، جزییات و احساسات یک محصول را به کاربر نمایش میدهد در حالی که عکاسی تبلیغاتی تجاری متمرکز بر نمایش آمار و جذابیتهای یک محصول است.
هر چه عکاس تبلیغاتی تجربه و اطلاعات بیشتری دربارهی سفارشات حرفهی خود داشته باشد موفقتر و صاحبنام تر خواهد بود. تسلط و در اختیار داشتن وسائل و فضای مورد لزوم، رمز موفقیت عکاسان صنعتی است.
کسبوکارهای مختلف اغلب از عکاسی تبلیغاتی برای ترویج نحوه کار خود استفاده میکنند. عکاسی تبلیغاتی اغلب در یک استودیو و یا در فضای بسته انجام میگیرد، این در حالی است که عکاسی صنعتی در کارخانهها و در فضای باز انجام میشود. از همین رو، اغلب عکاسان تبلیغاتی، عکاسی صنعتی نمیکنند. به همین دلیل است که در ترویج یک کسبوکار عکاسی تبلیغاتی میتواند نقش کلیدی ایفا کند.
عکاسی تبلیغاتی شاخه بسیار جذابی از عکاسی است به شرط آنکه عکاس بتواند تفکرو سلایق خود را در عکس بگنجاند. اگر با حوضه های دیگر عکاسی مقایسه کنیم می بینیم که تقریبا در هیچ یک از شاخه های عکاسی به اندازه عکاسی تبلیغاتی نظرات سفارش دهنده در کار دخیل نیست. با توجه به این نکته مهم به عقیده من عکاسانی می توانند از کار خود لذت ببرند که عقاید کارفرما را در ذهن خود به دقت آنالیز کنند ، نقاط ضعف و قوت نظرات وی را بررسی نمایند و با توجه به هدف نهایی کار ، بعد از تصمیم گیری صحیح با استفاده از زبان تفاهم آمیز ، تا حد امکان تفکر و سلیقه خود را به وی منتقل کنند و بعد از جلب موافقت وی عکسی بگیرند که ناشی از برآیند تفکرات کارشناسانه و نگاه زیبا شناسانه باشد.
بطور مثال معرفی تصویری یک یخچال خانگی، از چیدمان مواد درون یخچال، مدل کدبانوی منزل و یک کودک در ضمن فضای واقعی یا ساختگی یک آشپزخانه در حد یک صحنه سینمائی دردسر و اشکال خواهد داشت، مضافاً اینکه نورپردازی این صحنه احتیاج به فلاش یا چراغهای متنوع و متعدد خواهد داشت. در ضمن عکاس نه تنها نورها را باید بشناسد بلکه فیلم، دوربین، لنز، سه پایهی مناسب این عکسبرداری را نیز باید در اختیار داشته باشد. در این نوع عکاسی ما موظفیم گویاترین، بی عیب و نقصترین و حرفهایترین عکس در خدمت صنعت و تبلیغات را بیاندازیم. البته هر چه سفارش دهندگان حرفهایتر باشند و بتوانند بعضی از مسائل جانبی کار از قبیل چیدمان، زاویه و ژست مدل و سوژه را کمک کنند کار ما آسانتر خواهد شد و میتوانیم تمرکز خود را روی نورپردازی و زیبائی، نور و رنگ صحنه و سوژه نموده و خانه آخر یک عکس یا اسلاید کاملاً حرفهای تحویل بدهیم. تماس با بازار فروش و دنیای تولیدات، شناخت و رعایت نوآوری و خلاقیت در عکاسی تبلیغاتی_صنعتی همانند تسلط به دوربین و کار در استودیو اهمیت دارد.
برای مسلط شدن به عکاسی تبلیغاتی باید تمرینات و درسهای این رشته را در رابطه با ابعاد سوژهی مورد نظر تقسیم بندی کرد. هر دانشجو باید بداند که اگر سوژهی مورد نظر یک فضای شش متری دکور در پس زمینهی خود دارد چه وسائل چه لنز و دوربین و چه نوع چراغهائی لازم است. این یک فکر کودکانه و غیر حرفهای است اگر فکر کنیم میتوان با یک فلاش دستی و دوربین ۱۳۵ عکس حرفهای انداخت.
شانس و موفقیت عکاسان در رشتهی تبلیغاتی بیشتر مربوط به نیروی فکری و کمکی است که باعث دلگرمی و نجات آنها خواهد شد. طراحان هنری، مدیران فروش و گرافیستها نیروی نجات بخش عکاس تبلیغاتی هستند. بیشتر مواقع طراحی دکور- چیدمان وسائل و از همه مهمتر زاویهی دید شیئی مورد نظر را آنها انجام خواهند داد و عکاس وظیفه سنگین و حرفهای نورپردازی، انتخاب فیلم و لنز مناسب را بعهده دارد. در دنیای حرفهای عکاسی تبلیغاتی حداقل چهار نفر در خلق یک اثر شرکت دارند.
در ضمن، عکاسی تبلیغاتی ممکن است همراه با مدل جاندار( انسان یا حیوان ) باشد در این مواقع نه تنها نمیتوان سوژهی اصلی را که یک سوژه تبلیغاتی است فدای جذابتر شدن مدل زنده کرد بلکه بر عکس مدل زنده باید مانند هر وسیله یا تکنیک دیگر نیز در خدمت سوژه اصلی باشد.
با تهیه عکسهای جذاب از غذاهای مختلف میتوانیم منوهای جذاب غذایی ایجاد کنیم و یا در مجلات سبک زندگی و آشپزی از آنها استفاده کنیم. این عکسها میتوانند مستقیماً روی غذا متمرکز شوند و یا اینکه میتوانند منتقل کننده احساس خاصی باشند. عکاسی از غذا، توسط کسانی قابل اجرا است که دانش و دید متفاوت نسبت به طبیعت داشته باشند.
عکس غذاهایی که در رستورانها گرفته میشود، بهتر است که در همان فضا گرفته شوند تا سوژههای خوبی برای پسزمینه تصویر وجود داشته باشد.
عکاسی از مُد، شاید شناخته شدهترین نوع عکاسی تبلیغاتی باشد. این تصاویر بصورت گستردهای در انواع تبلیغات و مجلههای مختلف استفاده میشوند. تکنیکها و سبکهای متنوعی در عکاسی تبلیغاتی مد وجود دارد که بسته به کاربرد آن، انتخاب میشود.
از عکسهای کاتالوگی گرفته که جزییات البسه را با ظرافت کامل نمایش میدهند تا عکسهای ژورنالیستی که با قرار دادن البسه در فضایی غیرمعمول، سوژه های خاص ایجاد میکنند.
بهتر است یک نمونه ملموس عکاسی تبلیغاتی را به همراه هم بررسی کنیم. در اینجا تجربه شخصی یک عکاس تبلیغاتی از فروشگاههای بستنی Comfy Cow آورد شده است.
هدف: هیجان و لذت موجود در بستنیهای فروشگاه Comfy Cow را به تصویر بکشید!
اولین چیزی که بعد از ورود به Comfy Cow توجهتان را جلب میکند، این است که چیزهای زیادی برای جلب توجه در آن وجود دارد. صندلیهایی که به شکل گاو شیرده هستند، لوسترهایی که مانند نان بستنی قیفی طراحی شده اند و رفتار بسیار شیرین و جذاب کارکنان آن همه و همه از بخش های جلب توجه کننده Comfy Cow اند. چالش عکاسی از جایی با این همه تنوع اینجاست که باید مراقب باشید تحت تاثیر فضا قرار نگیرید. ما تا حدود زیادی در این کار موفق بودیم، چرا که هر کسی که به عکسها نگاه میکرد، دوست داشت محل کار خود را ترک کند و خود را به اولین Comfy Cow برساند.
Tim و Roy میخواستند که بستنی آنها، کاملاً آماده خوردن دیده شود. نه باید زیادی سفت به نظر میرسید و نه زیاد شل شده و به آب رفته . همچنین ما به عکسهایی نیاز داشتیم که Comfy Cow را مملو از مشتری نشان دهد. همین موضوع باعث شد که با ترکیب فضا و محصول به نتایج بسیار موفقی برای این برند برسیم .
امیدوارم با خواندن این مقاله به تفاوت ها و همچنین ارتباط بین عکاسی صنعتی و عکاسی تبلیغاتی پی برده باشید. در روزهای آینده با مطالب آموزشی بیشتر در زمینه های گرافیکی، آموزش فتوشاپ و … با من همراه باشید.
دیدگاهتان را بنویسید